راهی که نباید رفت ...

دیگر نباید خفت، باید بیدار شد...

راهی که نباید رفت ...

دیگر نباید خفت، باید بیدار شد...

سلام
این وبلاگو ایجاد کردم تا مطالبی ک کمتر شنیده شده رو پست کنم.

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

توبه حضرت آدم

smart7 | يكشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۰۰ ب.ظ

فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ (37)

سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت ( و با آنها توبه کرد. ) و خداوند توبه او را پذیرفت چرا که خداوند توبه پذیر و مهربان است.

Then Adam received from his Lord Words. And his Lord pardoned him (accepted his repentance). Verily, He is the One Who forgives (accepts repentance), the Most Merciful.

تفسیر مجمع البیان:

آدم پس از وسوسه هاى شیطان و لغزشى که پدید آمد، براثر حقجویى و به انگیزه پیروى از حق، کلماتى از پروردگار پرمهر خویش دریافت داشت و با روى آوردن به بارگاه او، با همه وجود خداى را با همان کلمات و جملات خواند و به نیایش با او نشست.

قرآن شریف در گزارش فشرده خود از سرگذشت آدم، چگونگى مراحل بازگشت او را نیاورده و تنها به ترسیم نتیجه بسنده کرده است.

«فتاب علیه»

خدا توبه او را پذیرفت

این فراز از آیه شریفه نشانگر این واقعیت است که آدم پیش از این مرحله، توبه اى شایسته و بایسته انجام داده است.

منظور از «کلمات» در این آیه شریفه چیست؟

در اینکه واژه «کلمات» در این آیه شریفه به چه منظورى بکار رفته، دیدگاهها متفاوت است:

1. گروهى ازجمله سعیدبن جبیر برآنند که منظور از «کلمات» در آیه شریفه، بازگشت به سوى خدا با این جمله است که:

«رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا...»(130)

پروردگارا! ما به خویشتن ستم روا داشتیم. اینک بخشایش و آمرزش تو را مى خواهیم؛ توبه ما را بپذیر.

2. امّا مجاهد مى گوید: منظور از «کلمات»، این جملات است:

«اللّهم لا اله الّا انت سبحانک و بحمدک، ربّ انّى ظلمت نفسى فتب علىّ انّک انت التّوّاب الرّحیم.»

بار خدایا! جز تو خدایى نیست؛ پاک و منزّهى؛ با ستایش تو، تو را تنزیه مى کنم؛ پروردگارا! من به خود ستم روا داشتم [و اینک سخت پشیمانم ]؛ پس، از سر مهر توبه ام را بپذیر که تو بسیار توبه پذیر و مهربانى.

گفتنى است که این دیدگاه از قول حضرت باقر (ع) نیز روایت شده است.

3. پاره اى گفته اند: منظور از «کلمات»، این فرازهاى بلند و پرمعناست:

«سبحان اللَّه والحمدللَّه و لا اله الّااللَّه واللَّه اکبر.»

پاک و منزّه است خدا؛ ستایش از آنِ خداست؛ خدایى جز خداى یگانه نیست؛ و خدا بزرگتر و پرشکوه تر است.

4. در روایات بسیارى، از امامان نور (ع) نقل شده است که آدم به هنگام ندامت و بازگشت به سوى خدا، نامهاى بزرگ و پرشکوهى را بر عرش نگریست و از حقیقت آنها پرسید. پیام آمد که: اینها نامهاى محبوب ترین و برترین بندگان خداست. و این نامها عبارتند از: محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین. و آدم پس از آموختن نام آنان و آگاهى از منزلت رفیعشان در بارگاه خدا، به آن شایسته ترینها توسّل جست.

«فتاب علیه»

خدا توبه آدم را پذیرفت، و یا توفیق بازگشت و توبه را به او ارزانى داشت، و کلماتى به وى آموخت تا با بیان آنها، توبه اش به بارگاه خدا پذیرفته شود.

«انّه هوالتّوّاب الرّحیم»

چرا که او همان بسیار توبه پذیر است که توبه اى را پس از توبه دیگر مى پذیرد و با آمرزش گناه بندگان، از کیفر و عذاب آنان مى گذرد. و او پرمهر است و این توبه پذیرى و بخشایش او، تنها از روى لطف و مهر است.

حسن بصرى بر این اندیشه است که: خداى حکیم آدم را براى زندگى در زمین آفرید؛ از این رو، اگر آن لغزش نیز از او سر نمى زد، او را از بهشت خارج مى ساخت و در زمین فرود مى آورد تا در آن بساط زندگى بگسترد.

و عدّه اى بر این باورند که خدا آدم را آفرید که اگر گناهى از وى سرزند، او را در زمین فرود آورد و گرنه در جهانى دیگر زندگى کند.

توبه و شرایط آن از دیدگاه قرآن

از شرایط اساسى توبه، پشیمانى از گذشته و تصمیم به بازنگشتن به گناه و نافرمانى خدا است.

چنین بازگشت و توبه اى به باور همه پیروان قرآن باعث مى شود که خداى پرمهر گناه انسان را ببخشاید و کیفر الهى را از وى بردارد.

به این اصل توبه همگان معتقدند؛ امّا در مسائل فرعى آن، نظرها گوناگون است.

توبه از هرگناه و انجام دادن کار حرام و نادرستى واجب است، همانگونه که توبه از ترک واجب نیز لازم است. به باور ما، توبه از ترک مستحبّات نیز درست و منطقى مى نماید و معناى آن این است که آدمى تصمیم مى گیرد از این پس، همواره کارهاى استحبابى انجام دهد؛ و توبه پیام آوران خدا که در قرآن شریف آمده است، همه به این معنا برمى گردد.

به نظر ما، پذیرش توبه ازسوى خدا و گذشت از لغزشهاى انسان و آمرزش او، از سر مهر و لطف به بندگان و بخشایش است و بر او چنین کارى لازم نیست. امّا برخى بر این پندارند که پذیرش توبه بر خدا واجب است؛ چرا که او آن را وعده فرمود، و او هرگز در وعده خود تخلّف نمى ورزد، گرچه وعده اش از سر مهر و بخشایش باشد.

دو نکته دیگر

1. بیشتر دانشمندان را اعتقاد بر آن است که توبه کردن از یک گناه و در همان حال ارتکاب گناهى دیگر بصورت آگاهانه، کارى زشت است، امّا توبه فرد از گناه نخست، درست بنظر مى رسد.

و مى افزایند: همانگونه که اگر فردى کار زشتى انجام دهد، بر او رواست که در کنار آن، کار حرام دیگرى را وانهد و مرتکب نشود، امکان دارد فردى از یک گناه پشیمان شود و از آن توبه کند، گرچه گناه دیگرى را مرتکب شود.

2. بعضى گفته اند: انسان گناهکار اگر تا هنگام ظهور نشانه هاى رستاخیز از گناه دست نشسته و راه توبه را پیش نگرفته باشد، با پیدایش نشانه هاى رستاخیز، دیگر توبه او پذیرفته نیست. امّا برخى دیگر گفته اند: ممکن است ظهور پاره اى از نشانه هاى رستاخیز، به حرمان از توبه و پذیرفته نشدن آن بینجامد، امّا همه نشانه هاى آن اینگونه نیست، و انسان در هر صورت باید به بارگاه خدا باز گردد بدان امید که مورد لطف و بخشایش او قرار گیرد.

نظرات  (۱)

لایک...........................

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی